بغلم کن که جهان کوچک وغمگین نشود
بغلم کن که خدا دورتر از این نشود
مرگ را آخر هرقافیه تمرین نکنم
مردم شهر تورا بعد تو نفرین نکنم
بغلم کن، بغلم کن، بغلم کن، بغلم کن، بغلم کن، بغلم کن، بغلم کن، بغلم کن، بغلم کن
به احترام 35 سال گریه نکردن کتاب شعریه که یه هفته است از کنارم جم نخورده خوابیدم پیشم بوده بیدارشدم پیشم بوده رفتم تهران پیشم بوده اومدم اصفهان پیشم بوده.. الانم کنار دستم جاخوش کرده..شاعر این روزهای زندگیم حامد ابراهیم پور